آخرین گناه (گناه اصلی)!؟
چرا من باید منتظر بمونم تا موقع مرگم فرا برسه؟
! خود کشی
می خوام خودم واسه مرگ و زندگیم تصمیم بگیرم
اومدنم به اجبار بوده و می خوام رفتنم به اختیار باشه
من آدمم و این حق منه
انتخاب
! خود کشی
می خوام خودم واسه مرگ و زندگیم تصمیم بگیرم
اومدنم به اجبار بوده و می خوام رفتنم به اختیار باشه
من آدمم و این حق منه
انتخاب
....
می دونی
یه اتاق باشه گرمه گرم روشنه روشن
تو باشی منم باشم
کف اتاق سنگ فرش باشه سنگ سفید
اینجوری که تو تکیه دادی به دیوار و پاهاتو دراز کردی منم نشستم جلوت وسط پاهات و بهت تکیه دادم
تو منو بغل کردی که نترسم که سردم نشه و نلرزم
دو تا دستتم دورم حلقه کردی
بهت می گم چشماتو می بندی می گی آره و بعد چشماتو می بندی
بهت می گم برام قصه می گی تو گوشم می گی آره و بعد شروع می کنی آروم تو گوشم قصه می گی
یه عالمه قصه طولانی و بلند که هیچ وقت تموم نمی شن
می دونی
می خوام رگ دستمو بزنم رگ دست چپمو
یه حرکت سریع با یه ضربه عمیق
بلدی که
ولی تو که نمی دونی می خوام رگمو بزنم آخه تو چشماتو بستی
نمی دونی من تیغ از جیبم در می یارم
نمی بینی سریع می برم و خون فواره می زنه رو سنگای سفید و دستم می سوزه
لبمو گاز می گیرم که نگم آخ که چشماتو باز نکنی و منو نبینی
تو هنوز داری قصه می گی
دستمو می زارم رو زانوم از دستم خون میاد و می ریزه رو زانوم و بعدم می ریزه رو سنگای سفید
قشنگه مسیر حرکتش ولی حیف که چشمات بستست و نمی تونی ببینی
تو بغلم کردی
می فهمی که سردم شده محکمتر بغلم می کنی که گرم بشم
می فهمی هر چی محکم تر بغلم می کنی سردتر می شم
احساس می کنی که دیگه نفس نمی کشم
چشماتو باز می کنی و می بینی من مردم
می دونی
من می ترسیدم خودمو بکشم
از سرد شدن از خون دیدن از تنهایی مردن می ترسیدم
وقتی بغلم کردی دیگه نترسیدم
مردن خوب بود
آروم
دیگه گریه نکن آخه من که دیگه نیستم که چشماتو بوس کنم و بگم خوشکل شدیا و بعد تو همون جوری وسط گریه هات بخندی
دیگه گریه نکن خوب
دل روح نازکه نشکونش
....
28 Comments:
نه صادق هدایت
و نه جبران خلیل جبران
من خودمم
مهدی
هیچکی باور نمی کنه
کاش می تونستم این پستم رو مثل دیوار اتاقم با خونم بنویسم
کاش یکی باور کنه
خیلی وقت بود این نوشته رو آماده کرده بودم تا پستش کنم اما کامل نبود و تو کاملش کردی
حالا بدون که اینو فقط واسه خاطر تو نوشتم
منتظرتم
سلام
ممنون از حضورت
حوصله بکنم سر فرصت حتما برات ارسال میکنم
اگه چیز دیگه ای هم خواستی بگو
مغز من که دیگه تعطیله مثل وبلاگم
یخ زده مثل دلم
اگه این زمستون از دلم بره شاید مغزم هم بکار بیفته و یادش بیاد چطوری "فکر" بکنه
شاد و موفق باشی
همینجا بنویسم بهتره
تا بقیه هم استفاده کنند
حوصله ایمیل ندارم
کد قرار دادن ترانه در وبلاگ :
<
embed src="آدرس اینترنتی ترانه" autostart="true" hidden="false" loop="true" width="120" height="44"
>
من با بلاگفا کار کردم و سرویسهای دیگه آشنا نیستم ، ولی هر جا بذاری مانعی نداره ، فقط با کدهای دیگه تداخل نداشته باشه
در بلاگفا هم میشه در قسمت "تنظیمات" کد را وارد کرد و هم مستقیما در قسمت ویرایش قالب
کدهای مشابه دیگه ای هم وجود داره که با جستجو در اینترنت میتونی پیداش کنی
آه...
سهم من اینست
سهم من اینست
سهم من ،
آسمانیست که آویختن پرده ای آنرا از من میگیرد
سهم من پایین رفتن از یک پله مترو کست
و به چیزی در پوسیدگی و غربت و اصل گشتن
سهم من گردش حزن آلودی در باغ خاطره هاست
و در اندوه صدایی ان دادن که به من بگوید :
" دستهایت را
دوست میدارم "
دستهایم را در باغچه میکارم
سبز خواهم شد ، میدانم ، میدانم ، میدانم
و پرستوها در گودی انگشتان جوهریم
تخم خواهند گذاشت
(فروغ فرخزاد)
felan nemikham on postaro bezaram be vaghtesh
hala bayad beram donbale ye matne dige begardam
ahan nazaram chiye vali to bayad nazareto bediya na man
negar
salam mehdi khan .chand vaght naboodam chi shode???
omidvaram haleton khob bashe.
baraye har ki mikhay bash hamon mehdi bash vali barash bash aghe doosesh dari va harjor mitooni bash.har ki ejaze dare baraye khodesh entekhab kone vali moheme dorost entekhab kone.
baradare khobam movazebe khodet bash.
سلام اولا اینکه کجا هستین پیداتون نیست؟
دوم اینکه اینا چیه می نویسید؟خسته نشدین از این همه تلخ بودن؟؟؟؟؟؟؟
من ذوق ادبی تو رو تحسین می کنم اما روح نوشتات حس خوبی رو به آدم منتقل
نمی کنه.
... و
! انفجار یک قداست پاک و صریح
! اگر فکر می کنی باید بری ، خب برو
... اما تنها نه، تنها نه
( آرام باشی )
سلام
.
.
کاش نمیومدم اینجا
کاش این نوشتتو نمی خوندم
اما افسوس
افسوس که خوندم و سر تا پایم سوخت
.
.
سخنی نیست
جز اینکه منم سوختم
.
.
یا حق
این پست ها چیه که می نویسی ؟
پاکش کن .
تو به من می گی این چیزا ننویسم . اونوقت خودت می نویسی ؟
پاکش کن
.
khobi to ?!
ina chie neveshti ?!
[-(
آنکس که گفت بهر تو مردم دروغ گفت...من راست گفته ام که برای تو زنده ام...
هی فلانی! منم گاهی به خودکشی فکر کردم...ولی میدونی یه جور آدم کشی هس واسه من!! که اینقد با خودم دوتام!!
براي مرگ نبايد اراده كني همانطور كه براي به دنيا آمدن نمي توانستي اراده كني ...
سلام ... دوست جدید
من لینتکت کردم هااااااااااااااااا
SALAM IKA CHIE KE MINEVISE
HALE ADAM RO MEGHEREH
SAR NAMIZANI
didi hichki khoshesh nayomad khob pakesh kon
chera hamaro narahat mikoni han
negar
?????
Mehdi!!!khoobi to?
ina chieh neveshty?!!
chi dari be roze khodet miyari?chi shode? to ke inghadr naomid nabodi?man mifahmam chi migi.jedan mifahmam.amma chikar mitonam baraye in dele zakhm khorde bokonam?
to cheghadr naomidi ?
behet nemiad
rasti be vesal residi?
ye soal dige chera ba ali ghahri?
با خودکشی مگه این تویی که مرگ رو انتخاب کردی؟
Mamnoon ...
Tahe khat kodome ?!
Nabinam dige az in harfa bezania
اگر به گفتن هنوز زنده ام قانعی....هنوز زنده ام !
دل و دین و واژگانم اما....همه خشکیده اند....
تو چرافکر کردی خوشم نیومده؟ تو چرا فکر کردی که فکر کردم به حرف های نگفتنی؟
اینقدر راحت حکم صادر نکن لعنتی
كاش مي شد اين پست ها رو با صداي خودت بذاري
چون نوشته حس رو منتقل نمي كنه
منظورم اينه كه نمي تونه درست حق مطلب رو ادا كنه
اگه بقيه هم مثل من اين پست رو از زبون خودت ميشنفتن اين حرفا رو نمي زدن
چون مي فهميدن اين حرفا بيشتر بوي عشق مي ده تا نااميدي
كاش مي شد اين پست ها رو با صداي خودت بذاري
چون نوشته حس رو منتقل نمي كنه
منظورم اينه كه نمي تونه درست حق مطلب رو ادا كنه
اگه بقيه هم مثل من اين پست رو از زبون خودت ميشنفتن اين حرفا رو نمي زدن
چون مي فهميدن اين حرفا بيشتر بوي عشق مي ده تا نااميدي
سلام مهدي جان
ممنون كه سر زدي و به خاطر اين همه لطف و محبتت سپاسگزارم.
اين متن رو خوندم وبايد اعتراف كنم در نوشته شما غرق شدم
همون احساس سرما به واقع وقتي متن رو مي خوندم به من دست داد
خيلي زيبا مي نويسي اما دلم گرفت
من شما رو در ليست دوستانم قرار ميدم البته با اجازه شما
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home