پله پله تا ملاقات خدا
خدا یه فکر عظیم و بزرگ و بی انتهاست یه تفکر و نظم و تاثیر بی نهایت
خدا یه حسه که همه افراد بشر دلشون می خواد باشه
یه حس که تو اوج شادی می خوای از اون تشکر کنی
یا تو اوج ناراحتی می خوای از اون گلایه کنی
وقتی دلت از زمین و زمان گرفته می خوای شکایتت رو پیش اون ببری
یا وقتی یه حال عجیبی داری می خوای به اون تکیه کنی
یه حس شیرین که فقط اونه که می تونه آرومت کنه
و گاهی از ته دل نیازش رو حس می کنی و اون رو کاملا" احساس می کنی
چون همه افراد بشر این حس رو باور دارن پس خدا یه امر بدیهی هست
یه بی نهایت که تصورش محاله و تو خیال هیچکی نمی گنجه
خدا هست و می آید
....
حالا قدر پدرم رو خوب می دونم
خاک بر سر من که بابای دنیا گشتمو که کلی کتاب داره و همه زندگیش به مطالعه و تحقیق گذشته نفهمیدم
خدا و کامل بودنش و غیره و همه و همه رو با عقل و منطق واسم اثبات کرد
هر چند که با دل درکشون کرده بودم
اون تو همه زمینه ها با اطلاعات وسیع و با دید باز و شناخت کافی و درست راهنماییم می کنه
5 Comments:
گاهی وقتها ساعتها قدم می زنم و بلند بلند با خودم فکر می کنم و داد می زنم و می گم
مگه میشه خدا نباشه
حالا دیگه هم با دلم و هم با عقلم
با دید باز
با نام و یاد و عشق و باور خدا بهتر زندگی می کنم
salam
yadam.khoshhalam ke intori fekr mikone.afarin.rasti chand rozi nabodi.omidvaram ke hamishe shad bashi.
الا به ذکر الله تطمئن القلوب
چقدر میگفتم و تو کتت نمیرفت
vali ta chand ruze pishe yadame chizaye dige migofti!
مي بينم كه تو هم از اين دعواهاي دروني زياد باخودت داري
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home