مجهول
نه به خودم اهمیت می دهم
که وسوسه آنرا داشته باشم
که مرا درست بشناسند
و نه به بینش و فهم عموم اعتقاد دارم
که چگونه خواهند دید و خواهند یافت
و تنها به سرنوشت مردم می اندیشم
.... نه به نظرشان
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش ... ... کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی
3 Comments:
خیلی مغروری با حیا
خوشم میاد ازت
Hmm I love the idea behind this website, very unique.
»
Your are Nice. And so is your site! Maybe you need some more pictures. Will return in the near future.
»
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home